تحولات لبنان و فلسطین

۱۶ مهر ۱۳۹۶ - ۱۰:۱۲
کد خبر: 567245

اخلاق آرمانی از نظر قرآن(۵)

مدیریت و تدبیر در زمان

حجت الاسلام محمدباقر علم الهدی

یکی از عواملی که می‌تواند در ایجاد موج آرامش در انسان نقش بسزایی داشته باشد، حفظ روحیه امیدواری و نگاه مثبت به آینده است.

قدس آنلاین- یکی از عواملی که می‌تواند در ایجاد موج آرامش در انسان نقش بسزایی داشته باشد، حفظ روحیه امیدواری و نگاه مثبت به آینده است. انسان‌های ناامید پیش از آنکه تحت فشار ناملایمات و سختی‌ها قرار بگیرند، به خاطر ضعف در تدبیر و افسردگی فزاینده روحی؛ شکست خورده‌اند، زیرا روحیه امیدوار به مثبت اندیشی خود و نگاه عمیق به آینده، روز خجسته پیروزی را در سر می‌پروراند و به همین جهت از ارتکاب هر رفتاری که نشانه بی قراری و اختلاف است، به امید دستیابی به هدف خودداری می‌کند و به همین جهت هر قدمی که برای رسیدن به زندگی آرمانی خود برمی دارد، احساس خوشایندی در او به وجود می‌آید و شیرینی موفقیت برای رسیدن به هدف از همان قدم‌های اول، حس می‌کند.

در سوره مبارکه یوسف، حضرت یعقوب، نگه داشتن روحیه امید و مأیوس نشدن را به فرزندانش آموزش می‌دهد. همان عنصر سبب تعجب فرزندان حضرت یعقوب شد که چگونه حضرت یعقوب پس از گذشت نزدیک به چهل سال، همچنان به دیدار یوسف امیدوار است.

قرآن کریم می‌فرماید: «یَا بَنِیَّ اذْهَبُوا فَتَحَسَّسُوا مِنْ یُوسُفَ وَأَخِیهِ وَلَا تَیْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِنَّهُ لَا یَیْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْکَافِرُونَ. فرزندانم! بروید از یوسف و برادرش تحقیق و جست وجو کنید و از رحمت خدا مأیوس نشوید که تنها گروه کافران از رحمت الهی مأیوس می‌شوند. »

این سخن حضرت یعقوب از آن حکایت دارد که یأس از رحمت خدا نوعی کفر محسوب می‌شود، زیرا انسان مؤمن به قدرت خداوند باور و ایمان دارد و انسان هایی که از خدا جدا شده‌اند را نا امیدان می‌نامد.

برداشت دیگری که از این آیه می‌توان کرد، آنکه امید در حقیقت محرک انسان برای رسیدن به آرزوهایش است، بخصوص امید به خدا به عنوان قدرت مطلق که اگر انسان آن را از دست بدهد در حقیقت خدا را از دست داده و به همین جهت است که خداوند انسان‌های مأیوس از رحمت الهی را، در این آیه در زُمره کافران شمرده است.

مدیریت و تدبیر در زمان

در راستای بحث بسیار مهم آرامش در زندگی، بحث دیگری تحت عنوان «مدیریت زمان» برای رسیدن به اهداف بلند زندگی وجود دارد، انسان با داشتن برنامه مدوّن می‌تواند در زمان نفوذ کند و آن را به نفع خویش تغییر دهد و به جای آنکه چون پر کاهی خود را به امواج سهمگین زمان بسپرد و روح و روان خود را در تلاطم زندگی پر آشوب، مضطرب نماید، می‌تواند در برابر آن موج آفرینی نماید و از گذار زمان نردبانی برای رسیدن به قله‌های رفیع انسانی بسازد.

ظرف زمانی محدود ما در یک روز، یک هفته یا یک ماه و یک سال و... به ما می‌آموزد که اول کارهای مهم و فوری را مدیریت و در اولویت قرار دهیم و اجازه ندهیم فرصت محدودِ ما را کارهای دم دستی، روزمره و قابل واگذاری به دیگران هزینه کند.

فراموش نکنیم که عمر ما مردم در این دنیا بسیار کوتاه است و به همین دلیل تمام استعدادهای انسان به بار نمی‌نشیند، در اینجا ارزش پرداختن به برنامه و زمان بندی برای ایجاد آرامش روحی روشن می‌شود، زیرا خیلی از بی قراری‌ها و اضطراب‌های روحی انسان به دلیل نداشتن برنامه مدوّن برای زندگی است و چون نتوانسته آینده روشن را در زندگی برای خود طراحی و هدفمند زندگی کند، بنابراین با پیدایش شرایط گوناگون و به دلیل نداشتن آمادگی لازم و پیش بینی نکردن برآیند رفتاری خود، دچار اضطراب و تشویش خاطر می‌گردد.

حل مشکلات فراروی هر زندگی را می‌توان در سه مقطع کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت برنامه ریزی کرد.

حضرت امیرالمؤمنین(علیه السلام) این نکته بسیار مهم را چنین تشریح کرده اند:

«هممُ الرجال تقلع الجبال. همت بلند مردان، کوه‌ها را از جا می‌کند. »

«إِضَاعَةُ الْفُرْصَةِ غُصَّةٌ. از دست دادن فرصت مایه غم و اندوه است»

گاهی غصه‌ها و اندوه‌های درونی انسان به خاطر از دست دادن فرصت‌های ارزشمندی است که در اثر نداشتن یک برنامه صحیح برای زندگی خود، ایجاد می‌شود.

 پرداختن به برنامه ریزی در زندگی در ادبیات دینی ما آن قدر مهم است که در سخنان معصومین(علیهم السلام) آمده است، هر کسی که در زندگی خود، چشم انداز قابل دفاعی نداشته باشد، او از نعمت عمر، بهره نبرده و زیانکار است.

امام صادق(علیه السلام) می‌فرماید: «مَنِ استَوی یَوماهُ فَهُوَ مَغبونٌ. هر کس دو روز او مساوی باشد و هیچ رشدی در آن نداشته باشد مغبون است. »

حال باید دید، ما در طول عمر خود، چند روز مغبون بوده‌ایم و از فرصت‌های ارزشمند خود برای تأمین آرامش روحی و روانی خود بهره نگرفته ایم؟.

در ادبیات دینی ما مدیریت زمان از ماه و هفته و روز و ساعت به دقیقه و ثانیه و لحظه تبدیل می‌شود و باید حتی ثانیه‌های عمر را غنیمت شمرد. همان گونه که می‌فرماید:

«الفرصة تمرّ مرّ السّحاب. فرصت‌های زندگی مثل ابرهای آسمان می‌گذرند. »

ارزش گذاری‌ها در الگوی زندگی تراز اسلامی بر اساس عوامل فضیلت مدار، تعریف می‌گردد. به همین جهت در سخنان حضرت علی(علیه السلام) آمده است: «قیمة کلّ امرءٍ ما یحسنه. هر مردی آن چیزی است که آن را نیکو بداند» قیمت هر انسانی به عوامل ارزشی و فضیلتی بستگی دارد. به همین جهت باید به یاد داشته باشیم انتخاب‌های ما، قیمت‌های ما را رقم می‌زند. اینکه ما گاهی از فعالیت‌های اجتماعی یا اقتصادیمان  راضی نیستیم همه به این دلیل است که با برنامه کار نکرده‌ایم و بیشتر بر اساس احساسات یا شور جوانی تصمیم گیری‌های متضاد داشته‌ایم. اما پس از سپری شدن مدتی، برآیند واقعی تصمیم گیری‌های ما رُخ می‌نماید و آن زمان است که ما محصول تصمیم گیری‌های خود را دریافت می‌کنیم.

به همین جهت است که می‌گویند پایان قرن بیستم پایان عصر اضطراب و آغاز قرن بیست و یکم، آغاز عصر افسردگی است، زیرا انسان‌ها در این عصر آرامش را فدای آسایش کرده‌اند و متأسفانه به دنبال آسایش‌اند، ولی آرامش را از یاد برده‌اند. سرگرمی ما در عوض گفت وگوهای خانوادگی به دیدن فیلم هایی که گاهی با فرهنگ ما بیگانه است و نیز بهره گیری از فضاهای مجازی و اینترنت تبدیل شده است و مردم به صورت جزیره‌ای بدون داشتن روابط عاطفی به زندگی خود ادامه می‌دهند.

درست است که خانه هایمان بزرگتر و زیباتر شده است، اما به دلیل نداشتن یک هدف روشن در زندگی، دل‌هایمان کوچک و کوچک‌تر گردیده است. تا جایی که تحمل یکدیگر را نداریم. زود داد وبیداد راه می‌اندازیم و برای اثبات خود، آرامش خود و دیگران را بر هم می‌زنیم.

روزگاری خانه‌هایمان از گل بود و ایمانمان از سیمان، ولی امروز خانه هایمان از سیمان و ایمانمان گِلی شده است که زود می‌شکند و نابود می‌شود.

در این میان انسان هایی که با برنامه پا به میدان زندگی می‌گذارند و هدفمند زندگی می‌کنند هرگز در گذر زمان دچار تشتت و سردرگمی و بی قراری نمی‌شوند.

منبع: روزنامه قدس

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.